loading...
marge eshgh
maryam بازدید : 5 سه شنبه 05 اردیبهشت 1391 نظرات (0)
باد اسب است:
گوش کن چگونه می‌تازد
از میان دریا، از میان آسمان.

می‌خواهد مرا با خود ببرد: گوش کن
چگونه دنیا را به زیر سُم دارد
برای بردن من.

مرا در میان بازوانت پنهان کن
تنها یک امشب،
آنگاه که باران
دهان‌های بی‌شمارش را
بر سینه دریا و زمین می‌شکند.

گوش کن چگونه باد
چهار نعل می‌تازد
برای بردن من.

با پیشانی‌ات بر پیشانی‌ام،
با دهانت بر دهانم،
تنمان گره خورده
به عشقی که ما را سر می‌کشد،
بگذار باد بگذرد
و مرا با خود نبرد.

بگذار باد بگذرد
با تاجی از کف دریا،
بگذار مرا بخواند و مرا بجوید،
زمانی که آرام آرام فرو می‌روم
در چشمان درشت تو،
و تنها یک امشب
در آنها آرام می‌گیرم، عشق من.
پابلو نرودا(ترجمه:احمد پوري)


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
شیشۀ نازک احساس مرا دست نزن چِندشم می شود از لکۀ انگشت دروغ آن که میگفت که احساس مرا می فهمد کو کجا رفت که احساس مرا خوب فروخت
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    عشق چه رنگيه؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 28
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 27
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 24
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 35
  • بازدید کلی : 494